اسي دوشنبه ۰۸ شهریور ۹۵ | ۰۴:۳۴ ۴ بازديد
ماجراي خبرنگاران و رسانههاي ناشناختهاي كه ميآيند و ميروندرازهاي مگوي نمايندگي برندهاي موبايل در ايراندانيال رمضاني - در ادامه گزارشهاي مربوط به كسب سود سالانه بالغ بر هفتهزار ميلياردتوماني برندهاي موبايلي از بازار ايران و پيچيدگي روابط برخي از اين برندها، در اين شماره به بررسي ابعاد ديگر از اقدامات اين شركتها ميپردازيم.نكته قابل توجه آنكه بر خلاف تقريبا تمام كشورهاي دنيا، برندهاي موبايل رابطهاي بسيار متفاوت با كشور و بازار ايران دارند. تفاوتي كه در سالهاي گذشته مورد سوءاستفاده كامل برخي از اين شركتهاي گوشيساز و نمايندگان مستقيم و غيرمستقيم آنها در ايران قرار گرفته است.اگرچه هستند برندهايي كه تلاش داشتهاند در كنار كسب سودهاي سنگين از بازار موبايل ايران، اقدام به جبران خلاء عدم حضور نمايندگي مستقيم در ايران كرده و با ارائه خدمات پشتيباني تا حدودي سعي كردهاند به بازار و خريداران ايراني احترام بگذارند. اما موضوع اينجاست كه اين اقدامات در خصوص بسياري از برندهاي موبايل و سودي كه از بازار ايران ميبرند، نه تنها شايسته و متناسب نيست، بلكه گاه توهينآميز هم هست. برند آمريكايي اپل در كنار چند برند ديگر از جمله اين موارد هستند كه با وجود سودهاي هنگفت از بازار ايران، هيچ ارزش و اعتباري براي خريداران محصولات خود در ايران قايل نشده و به كرات نيز اعلام ميكنند علاقه و برنامهاي براي ارائه خدمات به ايرانيها ندارند.اگرچه در مورد برندي همچون اپل علاوه بر مسئولان كه تازه به فكر ساماندهي و ارائه خدمات داخلي مناسب به كاربران افتادهاند، خود خريداران نيز تا حدودي نقش داشته و عامل تشديد اين رابطه كاملا پرسود و برد براي اپل و باخت براي ما شدهاند.كوتاه اينكه بسياري از برندهاي موبايل بر خلاف دنيا در مورد مهمترين بازار خاورميانه يعني ايران، به فكر رابطه يك طرفه سود مطلق و عدم پشتيباني و پاسخدهي مناسب و صحيح به كاربران هستند. - در اين باره بخوانيد: تقديم سالانه ۲ ميليارد دلار به برندهاي موبايل - در اين باره بيشتر بخوانيد: گزارش مثبت بنويسيد، سفر برويد!اما در قسمت اول اين گزارش به شگرد ناشايست برخي برندهاي موبايل در ايران و رابطه آنها با رسانهها پرداختيم كه با ايجاد يك اكوسيستم و ايجاد رسانههاي وابسته به خود، نوعي مسابقه مثبتنويسي از محصولات خود را آغاز كرده و با تشويق به سفرهاي خارجي، آگهي، هداياي تبليغاتي و دعوت به نشستهاي خبري! فضاي رسانهاي ايران را به نفع خود در دست گرفتهاند.اين روزها به محض جستوجو درباره عملكرد يك برند موبايل يا محصولي خاص، تنها چيزي كه عايد كاربر ميشود انبوهي از رپورتاژآگهي، تبليغات و گزارشهاي يكطرفه است كه عمده آنها نيز عاري از حقيقت است.همانطور كه گفتيم اين گزارش با بازتابها و استقبال همكاران رسانهاي و برخي فعالان روابط عمومي مواجه شد و متعاقب آن اطلاعات بيشتري از نحوه عملكرد روابط عمومي برخي برندهاي موبايل و اقدامات عجيب آنها در ايران به دستمان رسيد كه در گزارش حاضر به اين موارد ميپردازيم. ماجراي خبرنگاران ناشناس در نشستهاي موبايلييكي از مديران سابق روابط عمومي يك برند موبايل در ايران روايت بسيار جالبي از شيوه عملكرد اين برند در اختيار ما گذاشت. وي با درخواست عدم ذكر نام خود گفت: زماني كه براي يك برند موبايل كار روابط عمومي و اطلاعرساني را انجام ميداديم با اتفاقات عجيبي مواجه بوديم. اتفاقاتي كه در نهايت نيز به قطع همكاري ما با اين برند انجاميد.وي گفت: مطابق معمول شركتها اين برند نيز از ما درخواست برگزاري نشست خبري براي معرفي مديران و محصولات جديد خود را داشتند. اقدامات اوليه انجام شد و مكانهاي مورد نظر با توجه به بودجه پيشبيني شده به مديران خارجي معرفي شد و با توافق روي مكان، قرار شد نمايندگان ۳۰ رسانه را براي حضور در نشست خبري به ايشان معرفي كنيم.وي ادامه داد: ما ليستي از نمايندگان رسانههاي كشور آماده و در اختيار مديران برند مذكور گذاشتيم، اما در كمال تعجب آنها بعد از مشورتهاي درگوشي! ليست ديگري را ارائه كردند كه نام ۳۰ فردي در آن بود كه ما اصلا شناختي از ايشان و رسانههاي مذكور نداشتيم. در نهايت موضوع با اعتراض ما مواجه شد كه افراد و رسانههاي مذكور شناخته شده و مورد تاييد ما نيستند و خروجي مد نظر براي انعكاس در رسانهها محقق نخواهد شد.وي گفت: در نهايت اما با سختگيري هر چه تمام تنها با ۷ اسم از ليست ما موافقت شد و در نهايت ۳۷ نفر به نشست خبري مذكور دعوت شدند. در روز برگزاري مراسم نيز ما هيچ يك از خبرنگاران ليست ايشان را نميشناختيم و در نهايت چون پيمانكار بوديم مراسم طبق خواست برند مذكور برگزار شد. ماجراي نحوه تخصيص بودجه تبليغاتاما يكي ديگر از اقدامات جالب روابط عموميهاي برخي برندهاي موبايل، در ايران برگزاري نشستهاي خبري است كه در آن افراد زيادي از رسانههاي نامشخص حضور دارند.مديران سابق روابط عمومي يك برند موبايل در ايران در خصوص چرايي اين امر ميگويد: همانطور كه گفتم يك بخش از اين افراد عمدتا از سايتهايي هستند كه ما هم به درستي نميدانيم جريان آنها چيست. برخي از اين سايتها را حتي خبرنگاران حوزه موبايل نيز نميشناسند اما با فشار و اصرار برخي مديران برندها بايد در نشستها حضور داشته باشند.وي ادامه داد: نكته ديگر درآمد برگزاري نشستهاي شلوغ با حضور خبرنگاران مرتبط و غيرمرتبط است. چراكه به ازاي تعداد حاضران سود بيشتري نصيب پيمانكار روابط عمومي و گاه نماينده برند حاضر در ايران ميشود.به گفته اين فرد آگاه، در مورد تبليغات نيز چنين روالي حاكم است و آگهيها بيشتر به سمتي ميروند كه گاه هيچ بازخوردي براي برند مذكور ندارند اما به علت روابطي كه ميان برخي پيمانكاران روابط عمومي با نماينده برند موبايلي در ايران وجود دارد، به آن سمت ميرود.وي افزود: البته بخشي از اين پول نيز صرف حفظ و توسعه رسانههايي ميشود كه با حمايت خود اين برندها ايجاد شدهاند. بخشي ديگر نيز به سمت سايتهاي ميرود كه با تجربه كم صرفا به كار تبليغ محصولات شركتهاي موبايلي مشغول هستند و به اين ترتيب است كه عمده اطلاعاتي هم كه در اينترنت يافت ميشود، جنبه حمايتي و تبليغاتي دارد.نرخ دلاري تبليغات خبرياين فرد از راز مگوي روابط عمومي و نمايندگي برخي برندهاي موبايل در ايران پرده برداشته و گفت: ببينيد ما به عنوان پيمانكار اصولا نميتوانستيم به مديران اصلي و خارجي دسترسي داشته باشيم و اگر هم گاها رابطهاي پيش ميآمد، همواره با حضور يك واسطه بود. به همين جهت به درستي نميدانيم كه اين دو فرد(مدير اصلي و واسطه) با هم همدست هستند يا نه.وي ادامه داد: موضوع فقط ايجاد سايتهاي تبليغنويس نبود، موضوع اينجاست كه بسياري از اين گزارشها پس از درج در سايتهايي كه گاه اصلا بينندهاي نداشته و شركتهاي خارجي نيز اصلا نميدانند جايگاه اين سايت در ميان خوانندگان ايراني كجاست، در حكم تبليغ غيرمستقيم محاسبه ميشد.اين فرد آگاه در توضيح بيشتر گفت: براي مثال خبري براي اين سايتهاي همسو ارسال ميشد يا محصولي براي بررسي ارسال ميشد كه به شكل خودكار در هر دو حالت سايتهاي مذكور تنها به تبليغ و تعريف از محصول ميپرداختند. اما رابطها اين اخبار را در حكم تبليغات سفارشي، فاكتور كرده و براي شركتهاي اصلي ارسال ميكنند و به دلار هم ارقام خوبي ميگيرند و شايد حتي يك درصد از آن مبلغ هم خرج رسانه ناشر نشود!البته اين موضوعي است كه در سالهاي اخير ميان خبرنگاران حوزه موبايل نيز گاها شنيده ميشد.وي افزود: در مورد دادن رتبه يا جايزه (Award) در برخي از رسانهها و سايتها نيز وضع به همين شكل است و برخي روابط عموميها و نمايندگي آنها در ايران به شركت مادر اعلام ميكردند كه براي رتبه مذكور هزينه كردهاند و اين اتفاق به رايگان رخ نداده است!علت تغيير مكرر نمايندگان و پيمانكاران خبريوي در پاسخ به اين پرسش كه پس علت تغيير مكرر نمايندگان و پيمانكاران خبري برخي برندهاي موبايل را ميتوان به همين مسائل مرتبط دانست، گفت: اين نيز يكي از دلايل است كه گاها شاهد تغيير نمايندگان و پيمانكاران خبري هستيم. البته گاه نيز دلايل نامشخصي وجود دارد و شما كمتر برندي در ايران را پيدا ميكنيد كه ساليان طولاني با يك پيمانكار مشغول به كار باشد و همواره آنها را تغيير ميدهند.وي ادامه داد: البته روش انتخاب پيمانكاران نيز پيچيدگيهاي خاص خود را دارد و برخي از برندهاي موبايل نوعي مسابقه براي انتخاب نماينده اطلاعرساني خود در پيش ميگيرند كه اين موضوع به تداوم خدمت با ثبات به مصرفكنندگان و خريداران لطمه وارد ميكند. اما شما همواره شاهد آن هستيد كه پيمانكاران خبري دائما تغيير كرده و نفرات جديد نيز از ابتدا شروع ميكنند ارتباطات و رسانههاي همسوي با خود را ايجاد كنند و به اين ترتيب است كه همواره شاهد ظهور و در عين حال افول سايتها، خبرنگاران و رسانههاي جديد در حوزه موبايل هستيم. زيرا بخش زيادي از اين خبرنگاران و رسانهها با حمايت نمايندگي يا پيمانكار روابط عمومي جديد شكل ميگيرند و بعد هم كه ارتباطات آنها با برند اصلي به هر دليلي قطع ميشود، حذف و يا كمرنگ ميشوند و اين چرخه ادامه دارد!در پايان، همانطور كه مشاهده ميشود بخش قابل ملاحظه از برندهاي موبايل با وجود خروج سالانه بالغ بر ۷ هزار ميليارد تومان از ايران، همواره به بهانههاي واهي همچون تحريمها، پيچيدگي قوانين و متفاوت بودن بازار موبايل ايران و مسائلي از اين دست، رابطهاي يكطرفه با خريداران و بازار موبايل ايران در پيش گرفته و همچنان نيز آثاري از تغيير رفتار ايشان در اين خصوص مشاهده نميشود.هفتهنامه عصر ارتباط بعد از درج اين گزارش، تلاش ميكند در شمارههاي آينده به شكل مشخصتري سراغ برندهاي موبايل و نمايندگان آنها در ايران رفته و ابعاد بيشتري از نوع رابطه، برنامهها و خدمات آنها به بازار ايران برود. |
|